آسان بیاموز !

از صفر تا صد آفیس ، ویندوز ، فتوشاپ و بورس را با ما در کمترین زمان بیاموزید !

داستان بابی کشون ( سر و ته یه کرباس - محمد علی جمال زاده )

۰ نظر

من با پسر دوم ملک المتکلمین هر یک هفته ، دو هفته یکبار به چاپار خانه رفته برای پدرانمان کاغذ می فرستادیم .روزی پاکت به دست به طرف چاپارخانه می رفتیم که ناگهان از وسط میدان شاه غوغای غریبی پیدا شد ، بدانسو دویدیم و... 

۰ ۰
نویسندگان
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان