شاید شما هم تا به حال خواسته اید که یک تصویر را در گوگل پیدا کنید ولی با عکس های متعدد و بی ربط برخورد کرده اید ...
اما اگر به دنبال راهی برای پیدا کردن سریع تصاویر خود هستید ...
شاید شما هم تا به حال خواسته اید که یک تصویر را در گوگل پیدا کنید ولی با عکس های متعدد و بی ربط برخورد کرده اید ...
اما اگر به دنبال راهی برای پیدا کردن سریع تصاویر خود هستید ...
روزی روزگاری بود...
مردی بود که همیشه برای خواندن نماز به مسجد می رفت.
شبی آماده شد و لباس آراسته پوشید و راهی مسجد شد.
از قضا آن شب باران تندی شروع به باریدن کرده بود.
و چون زمین خیس بود مرد در بین راه به زمین خورد و تمام لباس هایش کثیف و گلی شد.
پس به خانه برگشت و لباس هایش را عوض کرد و دوباره به راه افتاد.
اما چند قدم بیشتر بر نداشته بود که پایش سر خورد و دوباره زمین خورد و باز راهی منزلش شد و لباس هایش را عوض کرد و به راه افتاد.
این بار مردی را دید که فانوسی به دست گرفته بود و خواستار آن بود که مرد را تا مسجد همراهی کند.
آن دو با هم به راه افتادند و چون به در مسجد رسیدند مرد به آن شخص فانوس به دست تعارف کرد که اول او وارد مسجد شود اما آن شخص امتناع می کرد و وارد نمی شد.
مرد از او پرسید که دلیل این همه اجتناب او از مسجد چیست؟
آن شخص در پاسخ گفت: دلیل آن است که من شیطانم.
مرد کمی ترسید و گفت: اگر تو شیطانی ، پس چرا مرا تا در مسجد همراهی کردی؟
شیطان گفت: بار اولی که به مسجد می آمدی من باعث شدم که زمین بخوری.
و چون تو دوباره تصمیم گرفتی که به مسجد بروی، خداوند تمام گناهانت را آمرزید.
و من هم دوباره کاری کردم که به زمین بخوری اما چون قصد کردی که باز به مسجد بروی، خداوند گناهان پدر و مادرت را نیز آمرزید
و من ترسیدم که اگر باز باعث شوم که تو به زمین بخوری و تو دوباره به مسجد بروی، خداوند گناهان فامیل و خاندانت را نیز بیامرزد.
این بود که گفتم تو را تا در مسجد همراهی کنم تا به سلامت به مسجد برسی.
از این مطلب خوشت اومد ؟ با کلیک روی اینجا باز هم از این مطالب بخون !
منتظر نظرات سازنده شما هستیم !
ممنون از نگاه های قشنگتون !
اگه خوشتون اومده ما رو در هر کدام از شبکه های اجتماعی که مایلید دنبال کنید :
شاید تا به حال شده است که بخواهید یکی از فایل های ویندوز را مخفی کنید !
اما چگونه ؟؟؟؟؟
یک کشتی گرفتار دریای طوفانی شد و غرق شد و تنها دو تن از سرنشینان این کشتی که شنا بلد بودند توانستند خود را به یک جزیره خشک کوچکی برسانند. این دو نفر دو دوست قدیمی بودند. به جزیره که رسیدند فهمیدند راهی برای نجات در این جزیره ندارند جز اینکه به درگاه خداوند دعا کنند تا آنان را نجات دهد. برای اینکه بفهمند دعای چه کسی مؤثرتر است، جزیره را به دو قسمت تقسیم کردند و هر یک در بخش خود شروع به دعا کردند.
مرد اول از خدا غذا خواست. صبح روز بعد، یک درخت پر از میوه را در کنار خود دید. مرد خوشحال شد و مشغول خوردن میوهها شد. قلمرو مرد دوم همانطور خشک و لم یزرع باقی ماند و چیزی عایدش نشد.
پس از یک هفته، مرد اول احساس تنهایی میکرد و از خداوند طلب یک همدم کرد. روز بعد کشتی دیگری غرق شد و تنها نجات یافته آن یک زن بود که به طرف جزیره شنا کرد و به مرد اول رسید. در طرف دیگر جزیره، مرد دوم چیزی نداشت.
چیزی نگذشته بود که مرد اول از خداوند طلب خانه، لباس، و غذای بیشتر کرد. روز بعد، انگار که سحر و جادویی شده باشد همه چیزهایی که مرد اول خواسته بود برایش فراهم شده بود. با این حال، مرد دوم هنوز هیچ چیز برایش آماده نشده بود.
در نهایت، مرد اول دعا کرد که یک کشتی به جزیره برسد تا او و همسرش بتوانند جزیره را ترک کنند. صبح روز بعد، یک کشتی در سمتی از جزیره که مربوط به مرد اول بود لنگر انداخت. مرد اول با همسرش سوار کشتی شدند و تصمیم گرفت مرد دوم را تنها در جزیره رها کند.
مرد اول فکر کرد که دوستش شایسته دریافت نعمتهای خداوند نیست چون به هیچ یک از دعاهای او پاسخ داده نشده بود.
وقتی کشتی در حال ترک جزیره بود، مرد اول صدایی غرش وار از آسمانها شنید: «چرا دوست خود را در جزیره تنها میگذاری؟» مرد اول جواب داد: «این نعمات برای من است چون من بودم که برای دریافت آنها دعا کردم. دعاهای دوستم مستجاب نشد پس سزاوار چیزی نیست.»
صدا با حالتی توبیخگونه به او گفت: «تو اشتباه میکنی! دوست تو تنها یک دعا کرد که به من به آن پاسخ دادم. اگر دعای او را مستجاب نمیکردم، تو هیچ یک از این نعمتها را دریافت نمیکردی.» مرد اول گفت: «به من بگو دوستم چه دعایی کرده بود که من باید همه این ها را مدیون او باشم؟» صدای آسمانی گفت: «او دعا کرد که به همه دعاهای تو پاسخ داده شود.»
همه می دانیم که نعماتی که به ما عطا میشوند فقط نتیجه دعاهای ما نیست بلکه عامل اصلی آن دعاهای دیگران در حق ماست. برای دوستان خود ارزش قائل شوید و کسانی که شما را دوست دارند تنها نگذارید.
از این مطلب خوشت اومد ؟ با کلیک روی اینجا باز هم از این مطالب بخون !
منتظر نظرات سازنده شما هستیم !
ممنون از نگاه های قشنگتون !
اگه خوشتون اومده ما رو در هر کدام از شبکه های اجتماعی که مایلید دنبال کنید :
به هر گوشهای از طبیعت که نگاه میکنیم خلقتی وجود دارد که زیبایی، شگفتی، ابهت و جذابیتش ما را متعجب کرده و به فکر وامیدارد. آسمان، ابرها، خاک، گیاهان، باران، برف، صاعقه و... هر کدام از زیباییهای طبیعت به شمار میروند اما در این میان آبشارها با عظمت بی مانندشان از جمله جاذبههایی هستند که طبیعت گردان همیشه و همه جا علاقهی خاصی به آنها داشتهاند. در این مقاله قصد داریم شما را با ۱۰ مورد از بلندترین آبشارهای جهان آشنا کنیم که رسیدن به بعضی از آنها بسیار سخت و دشوار است، پس تا انتهای این مقاله ما را همراهی کنید.
در منتهی الیه این کره خاکی، سرزمین هایی وجود دارند که مردمان آنها آداب و فرهنگ خاص خود را حفظ کرده اند؛ به این دلیل که ارتباط چندانی با بقیه دنیا ندارند. در این گوشه های زمین که از استرالیا تا خاورمیانه گسترده شده اند، راه ارتباطی بسیار محدود است و برای گذران یک شب، باید موانع زیادی را پشت سر گذاشت. شاید نام این مکان ها هرگز به گوش شما نخورده باشد ...
یکی از قابلیت های ویندوز مخفی کردن فایل هاست .
اما این مخفی کردن خیلی قابلیت خفنی نیست و می توان به راحتی فایل های مخفی را مریی کرد ...
تمدن بابل
تمدن بابل و شاهان آن کمابیش به افسانهها راه یافتهاند. بابلیان را مبدع و مخترع بسیاری چیزها میدانند و فراوان کردههای بابلیان است که تا امروز به جا ماندهاست. از جمله ۱۲ بخش کردن روز و وضع هفته به عنوان بخش زمان.
نام بابل که شهر اصلی این تمدن بود به معنی شهر مقدس است، هر چند در تورات و منابع شیعه از آن به زشتی یاد شده و بر آن نفرین رفتهاست.
پردیس های آویزان بابل از عجایب هفتگانهی دنیای قدیم بوده و کنارش دیوارهای حصار بابل از شهرتی همطراز برخوردار است. دیوارهایی که چنان عریض بود که ارابهای را میشد بر فراز آنها راند.
سرانجام امپراتوری قدرتمند بابل به دست کوروش بزرگ در سال ۵۳۸ ق.م. گشوده شد. سرانجام بابل بخشی از شاهنشاهی هخامنشی گردید. کورش بزرگ به یهودیان امکان داد به سرزمین خویش باز گردند، شماری از آنان به سرزمین ایران کوچ کردند.
از این مطلب خوشت اومد ؟ با کلیک روی اینجا باز هم از این مطالب بخون !
منتظر نظرات سازنده شما هستیم !
ممنون از نگاه های قشنگتون !
اگه خوشتون اومده ما رو در هر کدام از شبکه های اجتماعی که مایلید دنبال کنید :
هخامنشیان کیستند؟
هخامنشیان (۳۳۰-۵۵۰ قبل از میلاد) نام دودمانی پادشاهی در ایران پیش از اسلام است. پادشاهان این دودمان از پارسیان بودند و تبار خود را به «هخامنش» میرساندند که سرکردهٔ طایفه پاسارگاد از طایفههای پارسیان بودهاست.
در مورد افرادی به کار می رود که به دیگران پند و اندرز بیهوده می دهند.
روزی مرد نادانی به همراه الاغش که خورجین سنگینی بر پشتش بسته بود به قصد فروش کالایش به طرف شهر دیگری حرکت کرد.