جنگ چالدران که از آن با عنوان مهمترین جنگ پارتیزانی تاریخ ایران یاد میشود، در محلی به همین نام در شمال آذربایجان غربی در ۲۰ کیلومتری شهر خوی میان قوای ارتش نوین عثمانی و سپاهیان سنتی شمالغرب کشور به وقوع پیوست و در نتیجه آن بخشهایی از شمال غربی ایران از جمله همدان، آذربایجان و کردستان از تصرف صفویان خارج و به امپراطوری عثمانی پیوست...
شاه اسماعیل موسس سلسله صفویان
شاه اسماعیل ختایی پایه گذار دولت صفوی بود.
حکم رانی شاه اسماعیل به دو دلیل نقطه ی عطفی در تاریخ ایران است:
- اعلام رسمی مذهب شیعه ی دوازده امامی
- پس از نابودی ساسانیان یک فرمانروایی پادشاهی متمرکز ایرانی توانست برسراسر ایران آن روزگار فرمانروایی نماید.
عوامل جنگ چالدران
صفویان با حمایت قبایل پیرو خود، قزلباشها توانسته بودند حکومت صفوی را در ایران پایهگذاری کنند و شاه اسماعیل حکومت خویش را در اوج قدرت میدید. در پی فشارهای عقیدتی بر علویان در امپراتوری عثمانی، صفویان با جمعآوری و پناه دادن به آنها و به ویژه نیروهای نظامی ورزیده عثمانی موسوم به ینیچری، سپاهی قویتر از ینیچری عثمانی تشکیل دادند. قدرت گرفتن یک دولت قدرتمند شیعه در ایران، امپراتوری تازهکار عثمانی را که قصد حمله نهایی جهت تصرف اروپا را داشت از طرف مرزهای شرقی نگران ساخت، آنچنان که برخی میگویند نگرانی عثمانیها از آن رو بود که پیشبینی میکردند شاه اسماعیل با ادامه روندی که طی میکرد، به قدرتی فراتر از تیمور دست یابد و با گسترش تشیع صفوی، امپراتوری آنان را به نابودی بکشاند. این چنین بود که عثمانی انگیزه لازم برای یک رویارویی سرنوشتساز و محتوم را در خود دید و به سوی ایران لشگر کشید.قدرت گیری شاه اسماعیل در عرصه سیاسی و نظامی و همچنین توسعه ی مذهب تشیع توسط او از جمله عواملی بود که باعث درگیری میان دولت ایرانی و عثمانی شد. اما در جریان شکلگیری این نبرد سرنوشتساز دلایل دیگری هم وجود داشت که به تسریع تهاجم عثمانی به خاک ایران انجامید. در همان سالها بود که پس از مرگ سلطان بایزید، پسر عموی سلطان سلیم عثمانی بنام بایزید دوم ادعای خلافت کرد اما چون قدرتی نداشت برای کسب اعتبار و قدرت به دربار شاه اسماعیل صفوی پناهنده و در ارومیه و تبریز ساکن شد. شاه اسماعیل با پناه دادن به پسر عموی مدعی و رقیب سلطان سلیم اول، درخواست سلیم برای استرداد بایزید دوم را خلاف جوانمردی اعلام کرد.
سلطان سلیم که آن زمان یکی از مقتدرترین و فاتحترین سلاطین آل عثمانی به شمار میآمد پناهنده شدن پسر عموی خود به ایران و عدم قبول درخواست استرداد وی از سوی شاه اسماعیل را بهانه کرد و پس از آنکه شاه اسماعیل با پادشاه مجارستان و مصر متحد شد و قصد حمله به عثمانی را در سر پروراند، به فکر مقابله با او افتاد.
شرایط دو دولت عثمانی و صفوی در این جنگ
سلطان سلیم با سپاهی که شمار آن را در حدود دویست هزار نفر نوشته اند به سوی ایران شتافت تا به دشت چالدران در شمال غربی خوی رسید و در آنجا اردو زد.در این نبرد شمار افراد سپاه صفوی را حدود سی هزار تن نوشته اند.
پیش از آغاز نبرد، شاه اسماعیل و فرماندهان سپاه برای تعیین استراتژی نبرد تشکیل جلسه دادند. نورعلی خلیفه و محمدخان استاجلو به دلیل آشنایی قبلی که از روشهای جنگی عثمانیان و قدرت ویرانگر توپخانه داشتند پیشنهاد کردند که قبل از آنکه دشمن موفق به تکمیل آرایش دفاعی خود شود حمله را از پشت به آنها آغاز کنند. این نظر کاملاً منطقی با مخالفت شاه اسماعیل و دورمیشخان استاجلو مواجه شد که البته نتیجه آن شکستی سخت و تلخ بود.
شاه اسماعیل به عثمانیان فرصت داد تا آرایش دفاعی خود را کامل کنند. دوازده هزار ینیچری مسلح در پشت زنجیرهای از توپها قرار گرفتند. مانعی که به صورت سدی نفوذناپذیر در مقابل سپاه ایران که بیشتر سواره نظام بودند قرار گرفت. با شروع جنگ جناح راست سپاه ایران جناح چپ عثمانیان را در هم کوبید و فرمانده آنها حسن پاشا نیز کشته شد. صلابت نخستین یورش سپاه ایران به حدی بود که سلطان سلیم لحظاتی پس از شروع درگیری به گمان اینکه کارش با شکستی برقآسا به اتمام رسیده در پی گریز از معرکه بود. کثرت سپاه عثمانیان و محدودیت فضای نبرد به حدی بود که سپاهیان سلطان سلیم برای رویارویی با ایرانیان پشت نیروهای خود مدتها به انتظار میایستادند.
نتیجه جنگ
با ادامه حملات توپخانه عثمانی ارتش خسته ایران چون دیواری محکم ایستاده بودند و رفته رفته از کشتهها، پشتهها ایجاد میشد. سلطان سلیم فریاد میکشید هر چه عجم بکشید، ثواب بیشتری خواهید برد. شیخ محمدحسن شبستری از روحانیون معروف آن زمان که میدانست با قتل و یا دستگیر شدن شاه اسماعیل ممکن است سراسر ایران تسلیم سلطان سلیم شوند، بنابراین قرآن بدست به پیش شاه اسماعیل رفت و فریاد زد که «ای پادشاه شیعیان تو را به این قرآن سوگند میدهیم تا دست از جنگ برداری و بروی، چون صلاح مملکت در این است.» شاه اسماعیل نیز که بهرغم اصرار سالاران و عالمان همراه پس از خود دو فرمانده را به جانشینیاش انتخاب کرده و عازم جنگ شده بود در میدان نبرد با سوگند دادنش توسط شیخ شبستری و با فداکاری چند قزلباش به همراه ۸۵ نفر باقیمانده از کل ارتش ایران جان سالم از معرکه به در برد. تلفات طرفین در جنگ چالدران اینگونه بود که ۲۷۶۵۴ هزار تن از ایران و ۴ هزار نفر از سپاه عثمانی کشته شدند.
سلطان سلیم پس از عقبنشینی سپاه صفوی که به بهای کشته شدن بیش از چهارهزار نیروی عثمانی و از بین رفتن بخشی از توپخانه آن به دست آمد به دلیل ترس از وجود تله به تعقیب سپاه ایران نپرداخت و تنها چند روز بعد به تبریز وارد شد. سپاه عثمانی شهر تبریز را تصرف کرد اما چندی بعد به دلیل کمبود آذوقه مجبور به بازگشت شد.
نخستین نتیجه جنگ چالدران جدا شدن مناطق کردستان باختری شامل کردستان ترکیه، کردستان عراق و کردستان سوریه کنونی از ایران بود. مناطق دیگری شامل آذربایجان و تمام کردستان تا همدان نیز در جریان این جنگ از ایران جدا شد و به دست عثمانی افتاد اما چند سال بعد شاهعباس صفوی توانست بخشی از مناطق کردستان را با جنگ پس بگیرد. شاه اسماعیل پس از این جنگ دچار افسردگی شد و دیگر فرماندهی لشکریانش را بر عهده نگرفت. شاه اسماعیل کشته شدگان جنگ را در کنار بقعه ی شیخ صفی الدین اردبیلی به خاک سپرد که پس از آن این قبرستان به "شهید گاه" شهرت یافت.
پرسش و پاسخ
- نقاط عطف حکم رانی شاه اسماعیل را نام ببرید. دو مورد.
- عوامل جنگ چالدران را نام ببرید. سه مورد.
- جاهای خالی را پر کنید.
- پایه گذار حکومت صفوی ............................ بود.
- مقبره کشته شدگان جنگ چالدران به نام ................... معروف است.
* پیشنهاد
به نظرشما اگر صفویان فاتح جنگ چالدران می شدند، اکنون سرنوشت ایران چگونه بود؟ با یکدیگر به بحث و گفتگو بپردازید.
گرد آورندگان : علی اصغر اعظمی و محمد زورمند
ممنون از نگاه های قشنگتون !
اگه خوشتون اومده ما رو در هر کدام از شبکه های اجتماعی که مایلید دنبال کنید :