آسان بیاموز !

از صفر تا صد آفیس ، ویندوز ، فتوشاپ و بورس را با ما در کمترین زمان بیاموزید !

 حکایت جالب و پندآموز موشی که مهار شتر می کشید

۰ نظر

 حکایت جالب و پندآموز موشی که مهار شتر می کشید

موشی کوچک مهار شتری را در دست گرفته به جلو می کشید و به خود می بالید که این منم که شتر را می کشم. شتر با چالاکی در پی او می رفت. در این اثنا شتر به اندیشه ی غرور آمیز موش پی برد. پیش خود گفت : «فعلا سرخوشی کن تا به موقعش تو را به خودت بشناسم و رسوا گردی.»

۰ ۰

داستان کوتاه و آموزنده پاره آجر و مرد ثروتمند

۰ نظر

 

 

داستان کوتاه و آموزنده پاره آجر و مرد ثروتمند

روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می‌گذشت. ناگهان

۰ ۰

حکایت زیبا و پند آموز استادان عارف

۰ نظر

حکایت زیبا و پند آموز استادان عارف

یکی از مریدان عارف بزرگی، در بستر مرگ استاد از او پرسید:
مولای من استاد شما که بود؟
عارف: صدها استاد داشته ام.
مرید: کدام استاد تأثیر بیشتری بر شما گذاشته است؟
عارف اندیشید و گفت:
در واقع مهمترین امور را سه نفر به من آموختند.

اولین استادم یک دزد بود.

۰ ۰

خدا همه جا هست ...

۰ نظر

تا به حال شده که از مشکلات زندگی کلافه شده باشید و سر به آسمان گرفته و از مشکلات ناراحت شوید ؟

 

این داستان را حتما بخوانید ...

۰ ۰

داستان پند آموز زندگی

۰ نظر

استاد گفت:….خوب به مکالمات بین کودکان گوش کن.مکالمات بین کودکان به این صورت بود:
-الان نوبت من است که فرار کنم و تو باید دنبال من بدوی.

۰ ۰

داستان آموزنده کلوچه

۰ نظر

زن جوانی بسته‌ای کلوچه و کتابی خرید و روی نیمکتی در قسمت ویژه فرودگاه نشست که استراحت و مطالعه کند تا نوبت پروازش برسد.

۰ ۰

داستان بابی کشون ( سر و ته یه کرباس - محمد علی جمال زاده )

۰ نظر

من با پسر دوم ملک المتکلمین هر یک هفته ، دو هفته یکبار به چاپار خانه رفته برای پدرانمان کاغذ می فرستادیم .روزی پاکت به دست به طرف چاپارخانه می رفتیم که ناگهان از وسط میدان شاه غوغای غریبی پیدا شد ، بدانسو دویدیم و... 

۰ ۰
نویسندگان
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان