روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی میگذشت. ناگهان
روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی میگذشت. ناگهان
امسال زمستان با سال های پیش خیلی فرق داشت یکی از فرق های امسال این بود که اول دی بود ولی هیچ بارونی اینجا نبارید. و هوا مثل بهار یا تابستان بود ولی
ﻣﺎﺩﺭﺵ آﻟﺰﺍﯾﻤﺮ ﺩﺍﺷﺖ...
ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺖ ﻣﺎﺩﺭ ﯾﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺩﺍﺭﯼ ، ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺒﺮﯾﻤﺖ آﺳﺎﯾﺸﮕﺎﻩ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪﺍﻥ...
ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ ﭼﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯾﯽ؟
ﮔﻔﺖ آﻟﺰﺍﯾﻤﺮ......
یکی از مریدان عارف بزرگی، در بستر مرگ استاد از او پرسید:
مولای من استاد شما که بود؟
عارف: صدها استاد داشته ام.
مرید: کدام استاد تأثیر بیشتری بر شما گذاشته است؟
عارف اندیشید و گفت:
در واقع مهمترین امور را سه نفر به من آموختند.
اولین استادم یک دزد بود.
اگر با خدا اجازه ی صحبت کردن داشته باشی و هر آنچه که بتوانیم از خدا درخواست کنیم ، خدا در جواب چه خواهد گفت ؟
همه می دانیم که خداوند حکیم است و هر کاری کند هدفی خاص را در نظر دارد ! از طرفی کسی ما را بیش از او دوست ندارد پس اهدافش به خیر وصلاح ماست !
متن زیر یک نمونه بسیار زیبا از گفتگویی خیالی با خداوند است که جواب های آن می تواند به حقیقت نزدیک باشد !
خواندن این متن را به شما توصیه می کنم !
تا به حال شده که از مشکلات زندگی کلافه شده باشید و سر به آسمان گرفته و از مشکلات ناراحت شوید ؟
این داستان را حتما بخوانید ...
یک راهنمای مجازی برای شهر واتیکان ، یک دولت-شهر مستقل محصور در خشکی واقع در شهر رم در ایتالیا. ایالت واتیکان مقر کلیسای کاتولیک روم است. این کوچکترین "کشور" مستقل جهان با جمعیتی در حدود 800 نفر و مساحت 440000 متر مربع (0.17 مایل مربع) است. ( برای اینکه بهتر متوجه کوچکی این کشور بشوید